کد مطلب:288437 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:225

ابوجعفر محمد بن عثمان بن سعید عمری
شیخ طوسی در كتاب غیبت از هبه الله بن محمد، و او از مشایخ خود نقل می كند: شیعیان (بعد از وفات امام حسن عسكری) بر عدالت عثمان بن سعید اتفاق نظر داشتند. او بعد از خود، به امر حضرت ولی عصر، فرزندش محمد را به سفارت و نیابت گمارد. بر عدالت و وثاقت و امانت ابی جعفر نیز شیعیان متفق القول هستند و این از فرمایش امام عسكری علیه السلام نشات می گرفت كه خصائص والا را در مورد او تائید نموده و وی را به عنوان نماینده فرزند خود، حجت بن الحسن علیه السلام معرفی كرده بود. توقیعات امام كه رهگشای شیعیان در مشكلاتشان بود، توسط او با همان دست خط زمان پدرش به پیروان اهل بیت می رسید. شیخ طوسی در جای دیگر بیان می دارد كه پس از درگذشت ابوعمر عثمان بن سعید فرزندش ابوجعفر محمد بن عثمان مقام او را در اختیار گرفت. این بنابر نص امام عسكری علیه السلام بود كه فرموده بود: اشهدوا علی ان عثمان بن سعید العمری وكیلی و ان ابنه محمدا وكیل ابنی مهدیكم: شاهد باشید كه عثمان بن سعید عمری وكیل من است و فرزندش محمد، وكیل فرزندم مهدی شما می باشد. و در محل دیگر به یكی از اصحابش فرمود: العمری و ابنه ثقتان فما ادیا الیك فعنی یودیان و ما قالا لك فعنی یقولان فاسمع لهما و اطعهما فانهما الثقتان المامونان: عمری و فرزندش موثق و مورد اطمینان می باشند. هر چه به تو رسانند، از جانب من رسانده اند، و هر چه گویند، از طرف من گفته اند. پس به سخن این دو گوش ده و فرمانشان را پذیرا باش كه موثق درست كردار هستند.



[ صفحه 51]



ابو جعفر محمد بن عثمان كتابهائی در فقه نگاشته است، كه احادیث آنها را از حضرت امام حسن عسكری و حضرت صاحب علیهما السلام روایت نموده است. برخی روایات آن كتابها را از پدرش، و او از حضرت عسكری و از حضرت هادی علیهما السلام نقل كرده است. از جمله این كتابها، كتاب الاشربه می باشد. ازمحمد بن عثمان نقل شده است كه گفت: و الله ان صاحب هذا الامر لیحضر الموسم كل سنه یری الناس و یعرفهم و یرونه و لا یعرفونه. به خدا سوگند، صاحب الامر (علیه السلام) هر سال در مراسم حج شركت می نماید. مردم را می بیند و می شناسد، اما آنها او را می بینند و نمی شناسند. به وی گفته شد كه آیا حضرت ولی عصر را دیده ای؟ گفت: نعم، و آخر عهدی به عند بیت الله الحرام و هو یقول: اللهم انجز لی ما وعدتنی. آری، آخرین بار ایشان را در كنار خانه خدا مشاهده نمودم كه می فرمود: الها وعده ای را كه به من داده ای، به انجام رسان. وهمچنین می گوید: رایته صلوات الله علیه متعلقا باستار الكعبه فی المستجار و هو یقول: اللهم انتقم بی من اعدائك ایشان را كه توجه خدا بر او باد دیدم كه در مستجار به پرده كعبه آویخته بود و می فرمود: الها به وسیله من از دشمنانت انتقام بگیر. یكبار یكی از دوستان محمدبن عثمان بر وی وارد شد، مشاهده كرد در برابرش تابلوئی است كه بر آن آیاتی از قرآن و در حاشیه اش اسامی ائمه علیهم السلام را



[ صفحه 52]



می نگارد. از وی جویای مطلب شد، اظهار داشت: این برای آن است كه در قبرم بگذارند. اكنون از آن فراغت یافته ام و هر روز وارد قبر می شوم و آن جزء قرآن را می خوانم. چون فلان روز از فلان ماه در فلان سال فرا رسد، به سوی خدا رهسپار می گردم و در آن قبر آرام می گیرم. و همانطور شد كه گفته بود. حكایت شده كه او قبری برای خود حفر نمود و اظهار داشت: مامور شده ام كه امور خود را جمع نمایم. كه بعد از دو ماه در گذشت. محمد بن عثمان در آخر جمادی الاولی سنه سیصد و پنج یا چهار به ملكوت اعلی پر كشید. وی قریب پنجاه سال مقرب بارگاه حضرت بقیه الله الاعظم بود و از جانب حضرتش در میان شیعیان انجام وظیفه می كرد. وی نزد مادرش در خیابان دروازه كوفه در بغداد دفن گردید. و نیز گفته شده كه هم اكنون در وسط صحرا می باشد.